برای نفس

"جدی نگیرین"

برای نفس

"جدی نگیرین"

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۹ مطلب با موضوع «الآن بگو» ثبت شده است

ما الان شاهدیم  طلاق در اوج است، ازدواج به‌شدت کم شده و اینها همه مسائل جنسی است. اگر از من بپرسید چه‌کار کنیم که مشکلات ازدواج و طلاق حل شود، می‌گویم «زنانگی جنسی» را به زنان برگردانید یعنی روح جنسی زنانگی به زنان برگردد. زنان ما به‌شدت مردانه فکر می‌کنند و این مسئله تاریخی است. این بر الگوهای روابط جنسی زن و شوهر تأثیر گذاشته است.

ابراهیم فیاض
مردم‌شناس و استاد دانشگاه تهران
۰۶ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۵۴ ۰ نظر

تیتر خبری این بود: «آغاز بهره‌برداری از طرح توسعه فولا سبا در اصفهان».
اصفهان استانی کویری است و مشکل آب دارد. فولاد صنعتی آب‌خواه است. قبل از این نیز ذوب آهن و کلی صنعت آب‌خواه دیگر در این استان کم آب و کویری دائر شده بودند. 
چرا در استانی که با مشکل آب روبروست، استان‌های همجوارش را برای آب تحت فشار قرار می‌دهد و برای آب لابی می‌کند این همه صنعت آب‌خواه دائر می‌شود؟ مزیت اقتصادی استان‌های کویری را باید در موضوعات دیگری یافت نه در این صنایعی که کلیت کشور را با مشکل روبرو می‌کند.


۲۰ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۱ ۰ نظر

وقتی رکود بشود مردم پول‌هایی را که دارند انبار می‌کنند یا اصطلاحا میریزن در بالشت‌هاشون و میذارن زیر سر. این وسط بعضی به این فکر می‌کنند که چطور میشه این سرمایه‌ها را از مردم قاپید؛ یعنی چطور هیچ کاری انجام ندیم ولی پولدار بشیم. دهه قبل یکی از طرح‌های این افراد گلدکوئیست بود که در نتیجش خیلی مالباخته شدند، تعدادی زندانی و بعضی هم پولدار.

گلدکوئست شبکه میساخت و کاری می‌کرد کالایی که ارزشی نداشت یا اینقدر نمی‌ارزید، قیمتش بالا و بالاتر برود. روش عملش هم استفاده از رابطه و اعتماد فرد به فرد بود: طرف رو تحویل میگرفتن، براش وقت میذاشتن، بهش زنگ میزدن و کلی پیگیریش میشدن، پول خرجش میکردن، ترگل ورگل‌ها را می‌آوردن براش کلاس آموزشی بذارن و خلاصه آنقدر دانه میریختن تا بیفته در دام.

چندسالی است چیزی راه افتاده به نام بازاریابی شبکه‌ای که انگار قانون مرتبط دارد. متن قانونش هم به خودی خود انگار مشکلی ندارد و برای تبدیل شدن به شرکت‌های هرمی محدودیت‌هایی گذاشته‌اند ولی فضای عملی این شرکت‌ها خاطره بد هرمی‌ها و گلدکوئست را زنده می‌کند: ایجاد شبکه و هرم بستن، استفاده از چرب زبانی و ارتباط گیری به همان‌شکل (وعده ثروت زیاد، ماشین خارجی و لوکس و تهییج احساسات)، ارائه کالایی به مراتب بی‌ارزش‌تر از گلدکوئست، بنجل و خارجی و...

صعود این شبه کلاهبرداری طی شده و سقوطش فرا رسیده؛ همین چند وقت قبل از دوستی خبر رسید که 200 میلیون تومان گذاشته و همه را باخته است.


۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۰۵ ۰ نظر

مصدق خدماتی داشته و کارهای نابخردانه‌ای. این دو را وقتی در ترازو بذاریم، میبینیم واقعا شایستگی این را ندارد که در ایران حتی کوچه‌ای به نامش باشد چه برسد به صله‌های دیگر.




۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۱:۵۷ ۰ نظر

«آقازاده کارشون چیه؟

تو یه شرکته؛ الحمدلله حقوقش هم بد نیست.»

تصوری که از کارمند شرکت داریم: معمولا کسی است که پشت میز میشیند و برای این کار مزد می‌گیرد.

اگر این تصور حاکم بود که: مشغول عرق ریختن است تا محصول خوبی تولید کند و از فروش آن به مردم مزد بگیرد، بعید بود مردم رغبتی به کالای غیرایرانی داشته باشند؛ چون می‌دانستند این کار فرزند خودشان را بیکار و خانه‌نشین می‌کند. مزیت دیگرش هم تصور کارمند بود؛ یعنی او خودش را درحال تولید برای خانواده‌اش می‌دید. 


۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۳۶ ۰ نظر

در مسئله هسته‌ای و حدود دوازده سالی که درگیر «اعتمادسازی» بودیم هربار به امید گوشه چشم آژانس کاری میشد. آژانس هم فقط نمک‌دان می‌شکست. الآن در مسئله FATF جناب سیف (رئیس بانک مرکزی) نوشته‌: «همکاری با FATF را بامید خروج از بیانیه عمومی ادامه خواهیم داد.»



۰۷ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۲۲ ۰ نظر

بی‌ثباتی کشور برای مردم دردسرِ ولی برای بعضی نان و آب.

بعد از الجزایر، بعد از 598، بعد از حوادث دهه هفتاد، بعد از تیر 78، بعد از مسئله هسته‌ای، بعد از 88، بعد از برجام؛

الآن نوبت هل دادن کشور در گرداب FATF (نیروی ویژه اقدام مالی) است.




۰۷ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۰۶ ۰ نظر