برای نفس

"جدی نگیرین"

برای نفس

"جدی نگیرین"

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

هنوز «داغ بی تسلی» تویی

دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۹ ق.ظ

اولین صلوات با پیاده شدن از مترو و هنگام بالا رفتن از پله‌ها فرستاده شد. مردم هم بلند جواب دادند. صلواتی برای امام، بیش از 300 هزار شهید دفاع مقدس و 17 هزار شهید ترور.

سخنرانی رهبر شروع شده بود.

اکثراً در حال رفتن به سمت امام‌شان بودند؛ در راهی که از کنار آب‌نمایی می‌گذشت. خیلی‌ها خانوادگی آمده بودند؛ در کنار این راه  گله به گله زیلو پهن کرده‌ بودند، نشسته بودند و به سخنرانی گوش می‌دادند. کنارشان هم سبدی داشتند که رویش پوشیده بود ولی از کنار سبد فلاکسی و نانی و این جور چیزها دیده میشدند؛ تدارک افطار بود. کوچکترها هم این‌ورآن‌ور می‌پریدند و بازی می‌کردند. داخل هم در اطراف حرم این خانواده‌ها بودند که اکثر جمعیت را تشکیل می‌دادند. خانواده‌هایی که زندگی‌شان را در دهه‌هایی متفاوت از هم شروع کرده بودند و حالا اینجا در کنار هم جمع شده‌اند.

وسیله‌ای مکعب شکل آورده بودند؛ پشتش پره‌ای بود که هوا را به داخل می‌کشید و قطره‌های ریز آب را به جلویش هل می‌داد تا کمی از گرمای آفتاب بکاهد. اغلب کمی جلویش مکث می‌کردند و بعد به راهشان ادامه می‌دادند. همین شده بود قسمتی از سرگرمی بچه‌ها.

برای ورود، یک گیت بازرسی وجود داشت. جوانانی با لباس پاسداری در ردیف‌هایی که با داربست زده شده بودند؛ به مردم خوش‌آمد می‌گفتند، بازرسی می‌کردند، وسایل در جیب را نگاهکی می‌انداختند. بعد از این وارد حیاط حرم میشدی.

خود حرم از جمعیت پر شده بود. کسی دیگر نمی‌توانست وارد شود. سخنرانی رهبر از بلندگو پخش می‌شد. در حیاط هم تلویزیون‌های سیاری که روی ماشین نصب شده‌ بود، گذاشته بودند. جلویشان پر شده بود و به سخنرانی رهبر گوش می‌دادند.

جایی پرچم‌هایی به رنگ زرد شبیه پرچم‌های حزب‌الله لبنان برافراشته بودند. دور کسانی که بر دستشان این پرچم‌ها اهتزاز پیدا کرده بودند جمعیتی جمع شده بود. صحبت می‌کردند، مصافحه می‌کردند، عکس و فیلم می‌گرفتند و خدا قوت می‌گفتند. آنان بچه‌های گردان فاطمیون بودند. اهالی افغانستان، مجاهدان آوردگاه پشتیبانی از مستضعفان و مریدان خمینی.

جایی ره‌بر گفت: «چالش هزینه دارد؛ خوب سازش هم هزینه دارد.» و مردم مانند کسی‌که عمری است می‌خواهد چیزی بگوید ولی کلماتش را پیدا نمی‌کند و ناگهان می‌یابد؛ بلند و پرانرژی همراهی کردند و تکبیر گفتند: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر...»

میانسالی با خودکار روی برگه‌ای نوشته بود: «مرگ بر آمریکا» و در میان جمعیت می‌گرداند. صلوات، تکبیر و «مرگ بر آمریکا» جز پرتکرارترین عبارات در سالگرد رحلت امام (ره) بودند.

سخنرانی رهبر تمام شد. غروب شد. بعضی رفتند. خیلی هم ماندند تا روزه‌شان را در کنار امام‌شان افطار کنند.


۹۶/۰۳/۱۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی